Announcement

Collapse
No announcement yet.

سرمه خفا

Collapse
X
 
  • Filter
  • Time
  • Show
Clear All
new posts

    سرمه خفا

    Smoke and Mirrors game

    You're a fraud and you know it
    But it's too good to throw it all away
    You've got 'em going
    And you're careful not to show it
    Sometimes you even fool yourself a bit
    It's like magic
    But it's always been a smoke and mirrors game
    سرمه خفا





    یادداشت روز
    شهرام وزیری، روزنامه نگار

    سال به سال به عادت دیرینه چرخ لنگ این فوتبال در دل سوداگری های خفیه چرخید....چرخید تا ناغافل دری به تخته ورزش بخورد و دانش پژوهان محترم یکی یکی بیایند و در گارگاه نساجی کیسه بافی و کیسه دوزی این فوتبال طرحی دگر اندازند....بافتند و ساختند تا از بلندای دیوانسالاری ورزش فرمایش شود که...آن عمه جان زیاده طلبی را دیگر لولو خورد.

    فرمایش کردند ..طرح و نقاشی ما مچ است و نشان دادن مچ گیری و ایضا باز کردن مچ های خلاف....دیگر در سرای سلامت تیمداری این دیار از در بسته و اتاق های در بسته و کشوهای باز و زیر میزی های خوش خط وخال خبری نیست.
    فرمایش شد آنچه هست و باید باشد روی میز است مثل کف دست رو...فرمایش کردند هرکه ریال بدهد و هر چقدر بدهد و هرکه بگیرد و هر چقدر بگیرد همه عیان است و شفاف
    فرمایش کردند..دیگر نه پرده ای در کارست و نه حجاب و حاجب الدوله ای..بز حاضر و بز خر حاضر و بز فروش همه چشم در چشم هم حاضر ...دیگر پیچاندن وپیچیدن و زدن به کوچه علی چپ و دودره کردن ها و دست بدست زد و بند کردن ها همه موقوف.

    فرمایش شد...امر فرمودیم زین پس خورشید حقیقت درستکاری و درستگویی از پشت ابرهای سیاه حساب و حساب سازی ها و بیلان سازی های ساختگی بیرون آید وهمه چیز فراز و همه چیز تراز باشد.
    فرمایش شد که دیگر از آن سقف های پوشالی گذشته که در خفا سوراخش می کردند خبری نیست، فرمایش شد ...به کوری چشم حاسدان سقفی خواهیم ساخت که موشک کروز هم سوراخش نکند.

    هر روز گفتند و هر روز کم نگفتند و هر روز ملت ساده دل و ساده اندیش فوتبالزده را کم به دنبال خود نکشاندند. کشاندند اما ...هیهات که آنچه بود همان خانه بود و همان دیواری که دیری است تا ثریا رفته دیواری کج ...بااین تفاوت که این بار برای خالی نبودن عریضه بده بستانی های میلیاردی... به تحدید رقم ها کم در بوق ها ندمیدند که هیچ تیمداری حق ندارد پا از گلیم بافته ما فراتر بگذارد و هم به تهدید مجازات کم فریاد سر ندادند که اگر کسی پا از گلیم ما درازتر کند پیراهن عثمانش می کنیم و بر سر میدان های فوتبال آویزان.

    چنین شد که به فرمایش شان مقرر شد...قراردادها به مثابه معلقات سبعه از بلندای کعبه فوتبال آویزان شود تا ملت شعر بافی تیمداران شاعر مسلک مان را با قافیه وبی قافیه ببینند و فرداروزش دیگر هیچ تنابنده ای باورش نشود که مو لا درز میلیارد هایش رفته.

    فرمایش شد ...عدد و اعداد و رقم و ارقام قراردادهای کذا بسیار باید شفاف باشد ...چنان بسیار شفاف که صداقت عمل و طهارت دست سوداگران این فوتبال چشم دشمنان را کور کند و دیگر کسی فکر نکند که در پنهان کاری های رایج در پستو خانه فوتبال کسی با کسی قراری به خفیه ومداری به خفا گره زده!

    می گویند در قدیم رسمی بود نافرخنده میان از ما بهتران که "سرمه خفا" برچشم خویش می کشیدند تا هر آنچه خود می بینند ..بگو دل مبارک شان می خواهد ببیند...اغیار از دیدنش محروم باشند! ....حالا هم در این "سرمه خفا" بر چشم تیمداری این دیار گویی نه تو باید ببینی و نه من و نه من های دگر که کی گرفته و زیاد گرفته و کی خورده وکم نخورده الا آنانی که با پول بیت المال دارند شوت به دروازه شهرت و شهرت طلبی می زنند؟!
    رقابت مدت هاست که آغازست ...مسابقه در ریا کاری و درویی و سبقت در دروغ پرداری و جا گذاشتن هم در اعلان فهرست های نیم بند و بند زده و لیست های نخ نما و رفو شده و رقابت در ارائه حساب های سرکاری برای سر کار گذاشتن مردمی فوتبالزده....توببین گل پشت گل است که دارند به دروازه هم می زنند....تو دیگر بی خیال درو دروازه آن میدانی که فردا قراره به دیدنش بنشینی
    ...بی خیال

    ***


    در چشم کس نیایم از اقبال نارسا
    ! تا شد سیاه روزی من سرمه ٔ خفا.




    !سرمه ای که به چشم کشیده شود موجب پنهان شدن از دید دیگران گردد

    #2
    But the rules and regulations ARE being followed and the IFF and officials ARE consistent with their dictates.
    What we seem to ignore is that nothing in the world is perfect except the almighty. And everything ... EVERY LITTLE OR LARGE THING in the world has ''exceptions''.

    In our football, all those rules and regulations and dictates are for all the clubs, managers, heads .. . exceptions for the two ''poor little wee'' SS and PP (who seem unable to comprehend they continuously run up billions in DEBR that is taken out of PUBLIC FUNDS for their utterly moronic ... AND MAINLY FAILED embarrassing campaigns), plus those that have very influential IRGC and Sepahi management. These seem to be allowed to flaunt every bloody rule. Nothing wrong though. As nothing is perfect and everything is ''relative''.

    Only God is perfect

    Comment


      #3
      DD jan I don't think they are following rules.

      Lately, it seems that they excepting PP and SS has also resulted in them excepting anyone else who has the money (see Rah Ahan). Not that the money thing wasn't there, it's just insane that we still won't learn.

      Other leagues went from nothing to corruption to enforcing rules .... to the modern era where money rules teams and youth academies are the only (sustainable) way out.

      Our football seems to have gone from nothing -> money corruption -> even more money corruption. Why do players even go to PP and SS? Agents, money and fame. What's worse is that the money won't be there anyways.

      PP and SS attract all the talent from everywhere then destroy it relentlessly because of their poor management. We were lucky that Jahanbakhsh jumped from Damash to NEC. Same goes for Azmoun. Other players have no doubt had offers to play abroad. Forget the past era of players (and by past I mean the likes of Rahmati, Karimi, etc.) who literally came from nothing.

      We are now at a place where our youth academies are really gaining some strong ground. Someone correct me here (probably St. Mark jan with his vast knowledge ) but it seems as if Foulad Khuzestan and Sepahan have been spitting out great players. Why are these guys not going to foreign teams?

      Heck forget foreign, why can't their teams keep them. That is what really bothers me here. Players who are willing to sacrifice money early on in their careers in our socioeconomic status are hard to come by and I don't think it's realistic to expect them to go anywhere else. But if IFF actually gave a damn and put a system in place akin to a fair financial play system, or spread the money amongst all clubs instead of just PP+SS, we'd be heading somewhere entirely different.

      Players would earn good money, get traction in the Champions League, which means more offers for the players, more traction for our leagues, more scouts in the country, more academies setup, more traction for our national team and so on and so forth.

      Iran could run on football as one of its primary money makers (sorry I forgot the appropriate economic term for national income) but it's not gonna happen anytime soon.
      Ma Bishomarim

      "!خدایا ایستاده مردن را نصبیم کن که از نشسته زیستن در زلت خسته ام"
      محمد مختاری -

      "Lord, let me die standing, as I am tired of living in indignity and on my knees"
      - Mohammad Mokhtari

      Comment


        #4


        وقتی توهم فساد ستیزی جایگزین مدیریت می شود

        چهارشنبه 30 مهر ساعت 01:45


        در برنامه نود هفته گذشته، که از قضا دور از سر و صداها و مرافعه های رایج در این برنامه در سال اخیر بود، مجید جلالی نکاتی جالب و کلیدی را درمورد لزومات توسعه فوتبال در ایران مطرح می کرد.
        سروش اصلانی

        در برنامه نود هفته گذشته، که از قضا دور از سر و صداها و مرافعه های رایج در این برنامه در سال اخیر بود، مجید جلالی نکاتی جالب و کلیدی را درمورد لزومات توسعه فوتبال در ایران مطرح می کرد. بحث مجید جلالی در مورد اصلاح قوانین و ساختارها و کار پایه ای بود، اما عادل فردوسی پور هر از گاهی در میان حرفهای او وارد می شد و با "ولی ها" و "آخه ببینید" های معمول خود، بحث را باز می گرداند به فضایی که خودش سالهاست به اقتضای جهتگیری برنامه اش و "پرچم ناپاکی ستیزی در دست گرفتن" در دام آن افتاده است: تقلیل دادن "مدیریت" به "فسادستیزی".

        جلالی حرف از کار پایه ای می زد، اما دغدغه فردوسی پور این بود که در مدرسه های فوتبال چند بازیکن به خاطر اینکه پدرشان پولدار یا بازاری بوده، جذب شده اند. جلالی در این مورد گفت از بین 25 بازیکن یک کمپ استعدادیابی پایه، ممکن است دو سه بازیکن به این دلیل جذب شده باشند.
        جلالی حرف از لزوم پویایی لیگ های دسته پایین تر و لیگ های جوانان در سراسر کشور می زد، اما دغدغه فردوسی پوراین بود که علی کفاشیان، بدون طی شدن ضوابط، به فلان استان در لیگ دسته اول یا دوم تیم داده است.
        مهمان دیگر برنامه، اسکوچیچ مربی فولاد، در مورد آموزش مربیان تیمهای پایه صحبت می کند، اما فردوسی پور جلوی چشم میلیونها بیینده، به دنبال یکی به دو و مچگیری از مهمان دیگر برنامه اش (دانشجو) است که "مطمئنید که شما وقتی روی نیمکت تیم ملی نوجوانان نشستید مدرک معادل B داشتید؟! به خاطر شیرازی بودنتان نبوده؟" گویی اگر به فرض بتواند افشا کند دانشجو بدون مدرک روی نیمکت نشسته، ریشه ناکامی تیم های ملی پایه شناسایی می شود.
        و هکذا...


        متاسفانه این سطحی نگری و کج فهمی از روند توسعه سالهاست دامن گیر برنامه نود و بسیاری رسانه های دیگر ما شده است. رسانه هایی که به ظاهر نوگرا هستند، اما در واقع مخاطبان خود را به درکی غیرعلمی و عوامانه از فوتبال عادت می دهند و رسالت خود را پوشش دادن اغراق آمیز خطاهای رایج انسانی در ورزش و دامن زدن به دعواها و هیجانات کاذب تعریف کرده اند.

        در حوزه علوم اجتماعی و مدیریتی، توجه اصلی متخصصان و کارشناسان باید بر اصلاح ساختارها در عین "به حداقل رساندن" ناهنجاری ها و "کنترل" شاخص های منفی متمرکز باشد، نه به بالکل ریشه کردن ناهنجاری ها، چیزی در اغلب اوقات امکان اصولا امکان پذیر نیست. لازمه این امر داشتن نگاهی سیستمی و کل نگر است. برای مثال در حالی که توده ی مردم تورم را امری اکیدا مضموم می دانند، علم اقتصاد توصیه می کند که تلاش برای ریشه کن کردن تورم اشتباه است و اندکی تورم برای رشد اقتصادی در کشور لازم است. مصرف بی حسابِ وقت و انرژی و منابع روی یک معضل خاص سبب می شود توجه را از اصلاح و بهبود سایر حوزه های مهم سلب شود.

        در شرایطی که فوتبال کشور از فقر شدید سرمایه گذاری در رده های پایه رنج می برد، اینکه در بین 25 بازیکن یک اردوی استعدادیابی 2-3 بازیکن به خاطر ثروت پدرشان در کنار بازیکنان مستعد تر جذب شوند، الزاما پدیده نامطلوبی نیست، به ویژه اگر آن پول چند پدر ثرومند به جذب امکانات برای همه بازیکنان منجر شود.

        با همین منطق در شرایطی که یک استان مرزی مثل سیستان و بلوچستان از ناهنجاری های شدید اجتماعی در مسائل جوانان رنج می برد و علی رغم داشتن استعدادهای زیاد تیمی هم در لیگ برتر و دسته اول ندارد و فدراسیون هم به دنبال "فراگیر کردن" فوتبال در سطح کشور است، اعطای سهمیه خارج از نوبت در لیگ دسته اول به این استان، آن چنان فاجعه مدیریتی و فسادی که فردوسی پور تصور می کند نیست.


        اینکه ابتدا باید ناپاکی را در فوتبال به صفر برسانیم و بعد تازه شروع به توسعه کنیم، با واقعیت روند رایج توسعه در دنیا کاملا در تضاد است.

        مبارزه با فساد قطعا یکی اجزای اصلی حلقه توسعه است، اما اگر توسعه به "مبارزه با فساد" تقلیل داده شود، نتیجه آن پوپولیسمی است که افراد کم صلاحیت و غیر متخصص، با فریادهای "آی خوردند و بردند" به شهرت و قدرت می رسند و با سوء مدیریت خود، لطمات جبران ناپذیری به روند توسعه کشور وارد می کنند. روندهای سیاسی دهه در کشور اخیر نشان داده متاسفانه در جامعه ما چنین گفتمان های سطحی نگرانه "فسادستیز"ی جذابیت زیادی دارد و رواج آنها سبب شده اصلاح ساختارها و قوانین معیوب و ضد توسعه دشوارتر از قبل گردد



        ***

        Comment

        Working...
        X